اولین سفر زیارتی طاها
اردیبهشت ماه امسال ثامن الحجج طلبید راهی مشهد مقدس شدیم، امسال اولین سالی بود که طاها هم پابوس امام هشتم خود می شد و من چقدر خوشحال بودم، البته وقتی طاهای دو ماهه تو دل مامانی بود سفر مشهد را دوتایی تجربه کرده بودیم که با اون وضع از نزدیک زیارت هم کردیم و امسال تو بغل بابایی دستای کوچیکت ضریح امام هشتم رو لمس کرد.
طاها جونوم 2 روز اول خیلی پسر خوبی بود اما بعدش بهانه گیری و غذانخوردنت بدجوری مامانو اذیت کرد
البته همه سختی هات برام نوشه...
طاها جونم هنگام آماده شدن برا رفتن به راه آهن با چه لباس تمیزی
طاها تو خواب ناز در قطار
به به طاها تو حیاط حرم، الهی مامان فدات بشه، زیارت قبول گلم
طاها تو خونه دختر عمه نسرین تو مشهد که نگینش تازه بدنیا اومده
طاها تو پارکی در مشهد، هر وقت به طاها می گفتیم واستا عکس بگیریم زود اینجوری می نشست
بعد عکسم زود اینجوری می اومد تا دوربینو ازمون بگیره
اینجام که شیرمردم سورا شیر شده
اینجام تو کوهسنگی داره آب بازی می کنه
این عکسها هم از طاها تو کوه سنگیه با سرهمی که مامان جونش از اونجا براش خرید
اینجام تو حیاط حرم اونقد از پشت نرده ها هیجان زده شد که گذاشتیم توی قفس کنار کبوترا ، که نه طاها از رو می رفت نه کبوترا ازش می ترسیدن
این عکسها هم مربوط میشد به پارک و رستوران زائر سرا که طاها کلی کیف کرد و پایینی هم هنگام برگشت تو قطاره، می بینید لاغرتر شده
فک کنم یه سفرنامه تصویری کوتاه شد
خدا قسمت همه بچه ها بکنه، بازم زیارت قبول پسر نازم